معيارهاي سخن گفتن به روايت قرآن
معيارهاي سخن گفتن به روايت قرآن
منبع:روزنامه قدس
نگاهي به آفتهاي كلام
معيارهاي ارزشي گفتار
قرآن كريم معيارهايي را براي گفتار بيان داشته كه برخي از آنها را يادآور مي شويم:انديشه و خردورزي، مهمترين تكيه گاه اسلام در عقايد، اخلاق، كردار و گفتار است. از نظر اين آيين توحيدي، انسان حق ندارد آنچه را كه عقل نادرست مي داند، باور كند؛ صفاتي را كه خرد ناپسند مي داند، بدان متصف شود؛ رفتاري را كه عقل ناشايست مي داند انجام دهد و گفتاري را كه خرد بي ارزش و ناهنجار مي داند به زبان جاري كند. در روايتهايي كه از امامان معصوم(ع) به دست ما رسيده است نيز،داريم كه ايشان سخني را با ارزش مي دانند كه همراه با انديشيدن باشد. امام علي(ع) مي فرمايد: «انديشه كردن در گفتار، ايمن مي سازد از لغزش.» و نيز مي فرمايد: «كسي كه در كلام خود تجسس و تفحص و تأمل كند، غلط او كم شود.» از مجموع آيات و روايات، اين مطلب به دست مي آيد كه كلامي داراي ارزش و اعتبار است كه خردمندانه و همراه با خردورزي و انديشيدن باشد؛ يعني افزون بر عاقلانه بودن گفتار، گوينده قبل از سخن گفتن در گفتار خويش انديشه نموده و آنگاه لب به سخن باز كند، زيرا «هر سخن جايي و هر نكته مكاني دارد.»
قرآن مجيد يكي از معيارهاي ارزشي را در تمامي برنامه هاي بشر و از جمله در گفتار، علم و عمل مي داند. از اين رو،
انسان را از برپايي نماز در حال مستي باز مي دارد و علت آن را آگاهانه سخن گفتن انسان ذكر مي كند و مي فرمايد: «اي كساني كه ايمان آورده ايد! در حال مستي به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه مي گوييد...». قرآن يكي از علتهاي حقانيت و برتري سخنان نوح(ع) را، علم و آگاهي آن حضرت به پروردگارش دانسته و مي گويد: «رسالتهاي پروردگارم را به شما ابلاغ مي كنم و خيرخواه شما هستم و از خداوند چيزهايي مي دانم كه شما نمي دانيد».
از مجموع آيات، اين مطلب به دست مي آيد كه يكي از معيارهاي ارزشي گفتار، آگاهانه بودن آن است و سخني كه ناآگاهانه به زبان آيد بسيار سست، پست، بي ارزش و ناپسند است.
از معيارهاي ارزشي ديگر سخن، عمل گوينده به كلام خويش است. خداوند متعال در آياتي، از گفتار بدون عمل نهي كرده و آن را نكوهش نموده و مورد خشم و غضب خود دانسته است: «اي كساني كه ايمان آورده ايد! چرا سخني مي گوييد كه عمل نمي كنيد؟ نزد خدا بسيار موجب خشم است كه سخني بگوييد كه عمل نمي كنيد».
پروردگار متعال در قرآن مجيد مؤمنان را به گفتار حق و همراه بودن سخن با برهان و استحكام، دعوت و فرموده است: «اي كساني كه ايمان آورده ايد، تقواي الهي پيشه كنيد و سخن حق ]و استوار[ گوييد.»
از ديدگاه قرآن كريم، گفتاري با ارزش است كه همراه با فرهنگ و ادب باشد. سخني كه في نفسه باارزش باشد (مانند آيات شريفه قرآن) ولي اگر گوينده با رعايت نكردن ادب، آن را به زبان آورد، سخني بي ارزش و بي اثر خواهد بود. از اين رو، پروردگار عالم آنگاه كه موسي و هارون را مأمور به رفتن پيش فرعون و دعوت او مي نمايد، مي فرمايد: «با او سخني نرم گوييد، شايد كه پند پذيرد يا بترسد».
آداب سخن گفتن
سخن گفتن، همچون ديگر كارهاي شرعي، ادب خاص خود را مي طلبد كه در اين مختصر به آن مي پردازيم و يادآور مي شويم آنچه در اين بحث مطرح مي شود، عملي كردن آن مختص به گروهي خاص نمي باشد، بلكه عموميت دارد و لازم است در رابطه با تمامي انسانها اعم از مرد و زن، مؤمن و كافر، بزرگسال و خردسال، دانا و نادان به اجرا درآيد.
در آيات مختلف قرآن كريم، خداوند متعال با پيامبران، ملائكه، مؤمنان، عموم مردم و حتي با كفار و مشركان، ادب در كلام را كاملاً رعايت مي كند. به مؤمنان نيز دستور مي دهد با ديگران زيبا سخن گفته و از به زبان آوردن گفتار زشت و بي ادبانه (حتي در مقابل كافران و ابلهان) دوري گزينند: «با مردم (به زبان) خوش سخن بگوييد» و نيز مي فرمايد: «و به بندگانم بگو آنچه را كه بهتر است بگويند، كه شيطان ميانشان را به هم مي زند، زيرا شيطان همواره براي انسان دشمني آشكار است.»
آهسته سخن گفتن از بهترين و زيباترين آداب گفتار و نشانه ادب است. قرآن كريم مسلمانان را به رعايت اين خصلت بزرگ و با ارزش دعوت كرده و صداي افرادي كه با فرياد سخن مي گويند را به صداي درازگوش تشبيه نموده است: «]لقمان به فرزند خود گفت: اي پسر من [در راه رفتن خود ميانه رو باش، و صدايت را آهسته ساز كه بدترين آوازها بانگ درازگوشان است»
ادب اقتضاي آن را دارد كه گوينده در گفتار خود از سخنان لغو و بيهوده دوري نموده و كلمات شيوا و مفيد را به زبان آورد. بيهوده گويي يكي از اخلاق ناپسند است كه ايزد منان دوري از آن را يكي از ويژگيهاي مؤمنان برشمرده است: «]مؤمنان رستگار شدند [و آنان كه از بيهوده روي گردانند». در قرآن كريم براي هر گفت و شنودي، نوع و شيوه اي خاص از گفتار توصيه شده، مانند قول حسن، قول معروف، قول كريم و استفاده از بعضي شيوه ها مانند مكالمه با صداي بلند، يا با ناز و كرشمه مورد نهي قرار گرفته است.
با پايه و اساس سخن گفتن را خداوند متعال به مؤمنان دستور مي دهد و به آنان تأكيد مي كند كه اين گونه با يكديگر سخن بگويند: «اي كساني كه ايمان آورده ايد، از خدا پروا داريد و سخني استوار گوييد».
بر مؤمنان لازم است علاوه بر استوار سخن گفتن؛ به گونه اي تكلم كنند كه كفار، مشركان و منافقان آنان را به استهزا نگيرند و به عبارت ديگر، مؤمنان بايد با يكديگر به گونه اي سخن بگويند كه سوژه به دشمن ندهند. »
قرآن كريم براي پدر و مادر مقام و جايگاه بلندي را قائل است و در آيات 23 و 24 سوره مباركه اسراء دستورهاي بسيار مهمي را به فرزندان مي دهد كه پاره اي از آنها را ياد آور مي شويم:
الف)از به كار بردن كلماتي كه خلاف ادب و احترام است مانند گفتن كلمه «اف» كه ناراحتي فرزند را مي رساند خودداري نمايند: «به آنها حتي اف مگو»
ب) از گفتن كلماتي كه باعث رنجش آنان مي شود بپرهيزند، مانند داد زدن و يا درشت سخن گفتن با آنان: «به آنان پرخاش مكن»
ج) بر فرزندان لازم است با پدر و مادر، شايسته و با بزرگواري و كريمانه سخن بگويند و از به كار بردن كلمات زشت و ناشايست بپرهيزند: «و با آنان سخني شايسته بگوي»
د) بر فرزندان واجب است با پدر و مادر متواضعانه سخن بگويند و از به كار بردن كلمات و سخنان متكبرانه دوري نمايند: «و از سر مهرباني، بال فروتني بر آنان بگستر»
ه) بر فرزند است كه از خداي تعالي براي والدين خود طلب خير و براي آنان دعا كند و رحمت و آمرزش پروردگار را خواستار شود: « و بگو پروردگارا، آن دو را رحمت كن، چنان كه مرا در خردي پروردند».
قرآن بر والدين لازم مي داند در گفت و شنود با فرزندان خود، نكاتي را رعايت كنند كه در اينجا به پاره اي از آنها اشاره مي كنيم:
الف) ادب، مهرباني و دلسوزي: در آيات مختلف قرآن، پيامبران الهي مانند نوح، ابراهيم، يعقوب و لقمان(ع) فرزندانشان را با كلمه «يابني» مورد خطاب قرار داده اند و اين كلمه، علاوه بر اين كه رعايت ادب را نسبت به فرزند همراه دارد، دلسوزي و شفقت را نيز مي رساند.
ب) اندرز و نصيحت: داستانهاي مختلفي را كه قرآن مجيد از پيامبران الهي(ع) نقل كرده است، بيان كننده اين مطلب است كه بزرگواران، فرزندانشان را با استفاده از بهترين روش، يعني مؤدبانه و با مهرباني و دلسوزي، موعظه، نصيحت و پند و اندرز داده و خطرات دنيايي و آخرتي كردار و پندار را به آنان گوشزد مي كردند: «و ياد كن هنگامي را كه لقمان به پسر خويش - در حالي كه وي را اندرز مي داد - گفت: اي فرزندم، به خدا شرك مياور كه به راستي شرك ستمي بزرگ است».
در جامعه اسلامي انسانها داراي حقوق خاص خود مي باشند و سخن مؤمنان بايد به گونه اي باشد كه حق انسانها را به ايشان برساند، نه اين كه حق آنان را از بين ببرد، به خصوص افرادي كه كلام آنان زمينه نفع و زيان را براي ديگران به بار مي آورد، مانند سخن مسؤولاني چون قاضي، شاهد، داور و كارشناسان، مفتيان و ...
قرآن مجيد به اين گونه افراد دستور مي دهد عادلانه سخن بگوييد: «و چون ]به داوري يا شهادت [سخن گوييد، دادگري كنيد ]و عادلانه سخن بگوييد[، هر چند ]درباره[خويشاوند ]شما [باشد».
علامه طباطبايي(ره) در اين باره مي گويد: بايد مراقب گفتارهاي خود باشيد، و زبان خود را از حرفهايي كه براي ديگران نفع يا ضرر دارد حفظ كنيد، و عاطفه قرابت و هر عاطفه ديگري شما را به جانبداري بي جا از احدي وادار نكند.
قرآن كريم براي گفتگوي شاگرد و استاد با يكديگر دستورهايي مي دهد كه بيشتر در آيات 65 - 78 سوره مباركه كهف، در گفتگوي حضرت موسي(ع) (به عنوان شاگرد) با حضرت خضر(ع) (به عنوان استاد) نمود پيدا كرده است. شيوه هاي سخن گفتن شاگرد با استاد را كه در اين آيات نمود مي يابد، مي توان اين گونه برشمرد:
ب) پاسخ استاد را مؤدبانه گفتن: آنگاه كه خضر(ع) به موسي(ع) گفت: «تو هرگز نمي تواني همپاي من صبر كني»، شاگرد با كمال ادب و احترام پاسخ استاد خويش را داد و گفت: «ان شاءا... مرا شكيبا خواهي يافت». جمله «خواهي يافت» و موكول كردن آن به مشيت الهي، ادب موسي در مقابل معلم را بيان مي كند.
ج) در هنگام لغزش و اشتباه از معلم عذر خواستن: وقتي موسي(ع) شرط استاد را به اشتباه زير پا نهاد و بدين گونه لغزشي از او سر زد، با عباراتي مؤدبانه (آيات 73 و 74 سوره مباركه كهف) از معلم خود عذر خواهي كرد.
بر معلم لازم است علاوه بر رعايت ادب در گفتار خويش به چند نكته ديگر نيز توجه كند:
الف) لغزشهاي شاگرد را به او گوشزد كردن: خضر(ع) در سه مورد كه شاگردش اشتباه كرد، گاهي با جمله «آيا نگفتم كه تو هرگز نمي تواني همپاي من صبر كني» و در آخر با جمله «اين بار ديگر وقت جدايي ميان من و توست» لغزشهاي شاگرد را به او گوشزد كرد.
ب) با آن كه حضرت خضر(ع) در ابتدا با شاگرد خود شرط كرده بود كه از او سؤالي نكند، ولي در پايان به او فرمود: «بزودي تو را از تأويل آنچه نتوانستي بر آن صبر كني آگاه خواهم ساخت» و به تمام سؤالات موسي(ع) پاسخ داد.
خداوند متعال، خطاب به زنان پيامبر(ص) چنين مي فرمايد: «اي همسران پيامبر، شما مانند هيچ يك از زنان ]ديگر [نيستيد، تقوا پيشه كنيد، پس به ناز سخن مگوييد تا آن كس كه در دلش بيماري است طمع ورزد و گفتاري شايسته گوييد». از آيه شريفه استفاده مي شود كه بر زنان لازم است در سخن گفتن با نامحرمان افزون بر رعايت آداب گفتار، دو نكته ديگر را نيز عملي سازند:
الف) خضوع در گفتار، به گونه اي كه سخن ايشان اشاره به فروتني، تسليم و فرمانبرداري بدون قصد را داشته باشد .
ب) بر ايشان لازم است با «قول معروف» و كلام شناخته شده با نامحرمان تكلم نمايند، به گونه اي كه سخن ايشان موجب آرامش و اطمينان شنونده شود، نه باعث اضطراب و تشويق خاطر او، سخني زيبا و به دور از اشاره به فساد و ريبه، سخني كه شرع و عرف اسلامي آن را شايسته و پسنديده مي داند و آن كلام، موافق با دين و اسلام است.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}